مبارزه در هر کجای روال رشد و توسعه کشورها لوازم و شرایط خاصی را میطلبد که اگر در قالب مناست خود انجام نپذیرد، مسبب ضرر و زیانهای جبران ناپذیری برای افراد خط مقدم این نوع مبارزه میگردد و غم این جان دادنها و کشته و زخمیشدنها و محرومیتها را بر دل یکایک دلسوزان و اهل اندیشه آن سرزمین مینشاند.
به عنوان مثال:
اعتراضات خیابانی آبان ماه 1398 ایران را از این دست میتوان نام برد.
هر چند که منشا این اعتراضات خیابانی وضعیت نامناسب اقتصادی حاکم برایران و گرانی یک شبه سه برابری نرخ بنزین و افزایش آن به 3000 تومان بود، علی رغم وعده و وعیدهایی که در باره عدم افزایش نرخ آن داده شده بود و تحمیل بار هزینههای آن و دورنمای عواقب اقتصادی اجتماعی آن در سال 1399 را در یک لحظه پیش روی چشمان مردم مجسم کرد و آنها را سراسیمه به خیابانها کشانید.
ولی از آنجایی که عزم حکومت برای تحمیل بار بی تدبیریها و برنامههای توسعه طلبانه خود بر دوش مردم جزم بود و برای عکس العمل معترضانه مردم برنامه داشت.
نه تنها دست به سرکوب و دستگیری و کشتار گسترده آنها زد که توسط عوامل خود دست به تخریب اموال عمومیو اماکن مردم و آتش زدن بانکها نیز زد تا بار هزینههای اعتراضات خیابانی را برای مردم بیشتر کرده و با این حربه آنها را ساکت و مجبور به پذیرش این گرانیها نماید.
البته موفق هم بود و با هر ترفند ممکن توانست اندوخته زندگی عموم مردم را غارت کند. آنهم با برنامه و برنامه ریزی حساب شده و نشان داد که در جایی که بخواهد میتواند اوضاع و احوال را در راستای اهداف خود مدیریت و اداره کند. جز آنجا که پای منافع و رشد و پیشرفت مردم به میان میآید، همچنان که همواره در این چهل سال حکومت اسلامی این گونه بوده است.
" ملت بزرگ ایران؛ تاریخ مصرف مبارزات خیابانی برای کشور شما گذشته است و این کشور احتیاج مبرمیبه مبارزات مدنی و تغییرات قانونی دارد"
_ اینجا حیف و میل منابع طبیعی حتی تولیدات کشاورزی بسیار بالاست که تا این مشکلات رفع نشود شما نمیتوانید انتظار گام نهادن به فضای رشد و توسعه پایدار و رونق اقتصاد خانواده خود را داشته باشید
_ اینجا بی نظمیو بی قانونی همه را خسته و درمانده کرده است و راه را برای چپاول و غارت پیش پای عدهای گشوده است که علاجش پویشهایی مردمیو خود جوش در رعایت نظم و قانون و حساسیت در مقابل بی نظمیو بی قانونی است
_ اینجا اغلب تولیدات تلوزیونی شیوههای مصرف گرایی و تجمل پرستی را رواج داده و امری عادی جلوه میدهند
_ اینجا هم زیستی با طبیعت و احترام به جنگل و کوه و دریا و منابع آبی و حفظ حریم آنها معنایش را از دست داده است و از بین بردن و آلوده کردن آنها جزایی در پی ندارد
_ اینجا امنیت سرمایه گذاری و شفافیت مالی شوخی تلقی میشود یعنی دو اصل مهم در رشد و توسعه اقتصادی زیر پا گذاشته میشود
_ اینجا مسافرت و گردش و تفریح به معنای شناخت و آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم و استفاده درست از زیباییهای طبیعت با صبر و طمانینه برای بالا بردن اطلاعات و دانش و شیوه زیست هم گون با طبیعت و بدون آسیب زدن به آن از کیفیت بالایی بر خوردار نیست
_ اینجا آموزش به معنای توانمند سازی در بکار گیری اصول علمیدر زندگی و پرورش خلاقیت و ایده پردازی برای حل مشکلات استفاده و کاربرد بالایی ندارد
_ اینجا برای اختیار و اراده آدمییعنی این دواصل مهم در پیشرفت و رشد استعدادهای او و تغییرات سازنده پس از آن نه تنها شان و منزلتی ندارد که پاداش و راه همواری هم مقابل راهش نیست
همه این موارد را بند به بند شرح دادم تا کسانی که اهل مبارزه هستند بدانند که امروزه جهاد اکبر در جامعه ما تلاش برای استقرار این موارد در جامعه است که ایجاد تغییرات سازنده و استقرار شیوههای جایگزین مناسب در گوشهای از هر یک از این بندها اثرش معادل خون هزاران شهید است